ببینید: «نگران ایرانم»؛ گزارشی از زندگی سیاسی عزت الله سحابی

ببینید: «نگران ایرانم»؛ گزارشی از زندگی سیاسی عزت الله سحابی پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مهرشاد ایمانی؛ سرویس تاریخ «انتخاب»: سیاست، انقلاب، ایران، اسلام، مصدق و زندان کلماتی است در تکتک اجزاء زندگی عزتالله سحابی به چشم میخورد؛ اویی که میکوشد مانند همکیشانش پیوندی میان ملیگرایی و دینداری ایجاد کند و شیفته مصدق بود
ببینید: «نگران ایرانم»؛ گزارشی از زندگی سیاسی عزت الله سحابی
مهرشاد ایمانی؛ سرویس تاریخ «انتخاب»: سیاست، انقلاب، ایران، اسلام، مصدق و زندان کلماتی است در تکتک اجزاء زندگی عزتالله سحابی به چشم میخورد؛ اویی که میکوشد مانند همکیشانش پیوندی میان ملیگرایی و دینداری ایجاد کند و شیفته مصدق بود و پیش و پس از انقلاب زبانی نقادانه داشت و سالهای زیادی از زندگیاش را در سلولهای زندان گذراند.
همه اینها البته با خانواده او نیز در همآمیخته است؛ پدرش یدالله سحابی، از بنیانگذاران نهضت آزادی و دخترش هاله بود؛ فعال مدنی و فعال حقوق زنان و از چهرههای ملیمذهبی که یک روز بعد از خاکسپاری پدرش جان باخت؛ بنابراین «سحابی» یادآور خانوادهای است که همهشان راه و رسم سیاست را خوب میدانستند که عزتالله یکی از آنها بود؛ اویی که در دهم خرداد ۱۳۹۰ در بیمارستان مدرس تهران درگذشت.
عزتالله سحابی فارغالتحصیل رشته مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران بود و در سالهای ۲۷ و ۲۸ در مجله فروغ علم و در سالهای ۳۱ و ۳۲ در مجله گنج شایگان به عنوان سردبیر فعالیت میکرد.
او در کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ و وقتی که ۲۳ سالش بود به عضویت کمیته نهضت مقاومت ملی در دانشگاه درآمد و مسئولیت توزیع نشریات نهضت از جمله اعلامیهها و روزنامه راه مصدق را برعهده داشت. سحابی در تیرماه ۳۳ پس از توقیف چاپخانه روزنامه راه مصدق دستگیر شد و در بازجوییها مسئولیت تهیه و تنظیم و انتشار و توزیع روزنامه را به تنهایی بر عهده گرفت. پس از آزادی از زندان، بار دیگر فعالیتهای خود را در نهضت مقاومت ملی و در کمیته انتشارات و تبلیغات آن به ریاست مهدی بازرگان پی گرفت. فعالیتهای این دورهاش باعث شد تا بار دیگر دستگیر شود.
سحابی در سیسالگی، چنانکه در خاطراتش نیز توضیح داده، وارد دوران فضای باز سیاسیای شد که در ایران از سال ۳۹ و به دنبال روی کار آمدن کندی، رئیسجمهور جدید آمریکا، ایجاد شده بود. در این دوران با به نخستوزیری رسیدنِ علی امینی، فضای سیاسی برای فعالیتهای مسالمتآمیز نیروهای ملی باز شده بود. در همین مقطع است که مهدی بازرگان، سید محمود طالقانی، یدالله سحابی اقدام به تأسیس نهضت آزادی ایران میکنند؛ گروهی ملی و دینمدار که سعی میکرد ادامه دهنده راه محمد مصدق باشد البته با اضافهکردن عنصر دین در مسیر مبارزاتی. تشکیل نهضت آزادی در شرایطی رخ داد که فعالیت جبهه ملی بعد از ۲۸مرداد سال ۳۲ غیرقانونی اعلام شده بود و جبهه ملی دوم نیز در محدودیتهای بسیاری قرار داشت؛ هرچند اختلاف نظرهایی هم نیروی آن با یکدیگر داشتند. در همین زمان است که عزتالله سحابی در کنار پدرش فعالیت سیاسی را جدیتر از گذشته پیگیری میکند. در دولت امینی عزتالله سحابی به عنوان کارشناس فنی برای رسیدگی و حسابرسی به موارد فساد مالی در پروندههای پیمانکاری انتخاب شد و در نهادهای مختلفی همچون شهرداری و مجلس سنا، مشغول بازرسی و حسابرسی دولت شد.
نهضت آزادی با طرح اصلاحات ارضی که شعار امینی و دولتش بود به مخالفت برخاست و در سوم بهمن ۴۱ اعلامیهای در اعتراض به انقلاب سفید منتشر کرد که با واکنش تند حکومت مواجه شد و باعث دستگیری سران و عدهای از فعالان نهضت از جمله طالقانی، یازرگان و یدالله سحابی شد. دو ماه بعد گروه دیگری از اعضای نهضت آزادی از جمله عزتالله سحابی نیز به جمله بازداشتیهای نهضت پیوستند. به دنبال بازداشت این افراد، محاکمه آنان در سالهای ۴۲ و ۴۳ به اتهام اقدام برضد امنیت کشور، ضدیت با سلطنت مشروطه و اهانت به مقام شامخ سلطنت در دادگاه نظامی برگزار شد. دادگاه در روز شانزدهم دیماه ۴۲ پس از ۳۱ جلسه محاکمه، رأی به محکومیت متهمان داد. بر اساس این حکم طالقانی و بازرگان به ۱۰ سال حبس و یدالله سحابی، عباس شیبانی و احمد علیبابایی به شش سال زندان و پرویز عدالتمنش به یکسال حبس محکوم شدند. عزتالله سحابی، ابوالفضل حکیمی و محمدمهدی جعفری هم هر کدام چهار سال حبس گرفتند و روانه زندان قصر شدند. سحابی دو سال بعد به دلیل شرکت در اعتصاب غذا در زندان تبعید و به زندان برازجان منتقل شد.
اردیبهشت ۴۶ بود که سحابی بعد از گذراندن دوران حبسش آزاد شد. او در این دوره بعد از آزادی از زندان بیشتر به خانواده پرداخت؛ چرا که فعالیتهای نهضت عملا متوقف شده بود و جز جلساتی که دو هفته یکبار در بیرون از شهر برگزار میشد، فعالیت دیگری انجام نمیشد. سحابی یکی از اولین افرادی بود که از تشکیل سازمان مجاهدین خلق مطلع شد. محمد حنیفنژاد و سعید محسن از اعضای شاخه دانشجویی نهضت بودند که تشکیل این سازمان چریکی را به اطلاع بازرگان، طالقانی، یدالله سحابی و عزتالله سحابی رساندند. در این دوره محمد حنیفنژاد اصرار زیادی داشت که عزتالله سحابی ارتباط خود را با سازمان بیشتر کند و سحابی نیز تلاش میکرد تا با تغییر سبک زندگی خود برای پیوستن به چریکهای مسلمان آماده شود. سحابی میگفت: «مرحوم محمد مکررا به من اصرار میکرد که هرچه زودتر خودت را از کارخانه صافیاد آزاد کن، چرا که کارهای زیادی است که باید انجام شود».
در این شرایط بود که اول شهریور سال ۵۰ ساواک به خانههای تیمی و اعضای سازمان حمله کرد. در همین دوره بود که سحابی به همراه هاشمی رفسنجانی و طاهر احمدزاده نامههایی خطاب به بنیانگذار انقلاب و دیگر مبارزان خارج از کشور نوشتند و از آنان خواستند در برابر بازداشت گسترده اعضای مجاهدین موضعگیری کنند. این نامهها را به یکی از دوستان سحابی سپرده شد تا بعد از خروج از کشور آنها را به مقصد برساند اما بسته نامهها در فرودگاه لو رفت و دوست سحابی و سپس خود او بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند. همزمان هاشمی رفسنجانی نیز دستگیر شد. سحابی تا دیماه همان سال در اوین ماند و سپس به قزلقلعه منتقل شد. خردادماه ۵۱ بود که عزتالله سحابی که به ۱۱ سال زندان محکوم شده بود، به همراه ۹ نفر دیگر از زندانیان مجاهدین به زندان شماره چهار قصر منتقل شد. این شرایط اما باقی نماند چرا که در آبانماه ۵۱، ساواک و پلیس شاه برای فاصله انداختن میان مرکزیت و بدنه مجاهدین و زندانیان جدید و قدیم گروهی از آنها را به زندان عادلآباد شیراز تبعید کردند که عزتالله سحابی نیز در میان آنها بود. دوران زندان در شیراز حدود شش سال طول کشید یعنی تا اواخر مهر ۵۷ که سحابی به تهران بازگردانده شد و با پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد.
او پس از انقلاب رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت مهدی بازرگان و در ادامه نماینده مجلس خبرگان، نماینده تهران در دوره اول مجلس شورای اسلامی شد. سحابی در سال ۵۹ مسئولیت تأسیس بسیج اقتصادی، ریاست کمیسیون برنامه مجلس، و عضویت در هیئت پنجنفره قانون حفاظت از صنایع را بر عهده گرفت.
سحابی در سال ۷۰ بار دیگر وارد عرصه مطبوعات شد و مجله ایران فردا را منتشر کرد که به نوعی بازنمای اندیشه نیروهای ملی مذهبی بود. گفتنی است مجله ایران فردا که در دوران فعالیت سحابی چه بعد از او بارها توقیف شد. او در دوران بعد از انقلاب هم عضو نهضت آزادی بود اما به دلیل بروز اختلافاتی نسبت به مواضع اقتصادی نهضت همراه با ۱۲ تن از نیروهای نهضت از این مجموعه جدا شد و گروه فعالان ملیمذهبی را شکل داد.
سحابی یکی از امضاکنندگان نامه به اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۶۹ بود، نامهای که معروف به نامه امضایی شد. برخی از امضاکنندگان، امضای خود را پس گرفتند اما سحابی، بازرگان، توسلی یزدی، عزتالله سحابی و برخی دیگر که امضا را پس نگرفته بودند بازداشت شدند. سحابی درباره این نامه میگفت: «ما به آقای هاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولا اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونهای است که ما در انزوای کامل قرار گرفتهایم و همه دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، ۲۳ نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم… بعد از دستگیریها، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که من را میشناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزتالله سحابی را گرفتی؟ آقای هاشمی پاسخ داده بود: رویش زیاد شده بود، میخواستیم رویش را کم کنیم».
سحابی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ هم نامزد شد که البته رد صلاحیت شد. سحابی یک بار دیگر هم در سال ۸۹ و متعاقب رخدادهای بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ دستگیر شد. او سرانجام در بامداد دهم خرداد سال ۹۰ در 81 سالگی درگذشت. آنطور که میگویند او در آخرین لحظات هوشیاریاش پیش از مرگ، گفته بود: «زندگی مردم سخت شدهاست. خدا میداند که من چقدر برای ایران نگرانم. من دارم میمیرم و کاری برای ایران نکردم».
در مراسم تشییع او بسیاری از نیروهای ملی مذهبی و فعالان سیاسی از حمله احمد منتظری، عبدالله نوری، حبیبالله پیمان، هاشم صباغیان، سید محمود دعایی و حضور یافتند؛ البته در فضایی امنیتی.
ابراهیم یزدی پس از فوت سحابی، او را اینگونه روایت کرد: «ما امروز سوگمندانه به یاد یار از دست رفته خود نشستهایم. او با شرف و افتخار زندگی کرد و با عزت و سربلندی به دیدار معبودش رفت. او همچنان در دلهای مردم جای دارد».
اعظم طالقانی هم برای او نوشت: «عزتالله سحابی عزت ایران اسلامی بود. غم این فقدان برای من و دیگر فرزندان آیتالله طالقانی بسیار سنگین و جانکاه است. ما برادر و معلمی را از دست دادهایم که در عینیت بخشی به ارزشهای ملی و مذهبی پیش قدم و زندگیاش سراسر حماسه و قدم زدن در صراط مستقیم الهی بود».
لطفالله میثمی هم در رثایش مطرح کرد: «از ویژگیهای وی میتوان به این نکته اشاره کرد که همیشه از منافع ملی حمایت میکرد. با مهندس سحابی خاطرات بسیاری داشتم و در زندانهای مازندران، اوین، قزلقلعه، شیراز، قصر و… همراه هم بودیم. از دیگر ویژگیهای این شخصیت میتوان به این مساله اشاره کرد که ایشان خدا را همیشه حاضر و ناظر بر کارهایش میدید».
هاشم صباغیان هم درباره او نوشت: «عزتالله سحابی از اولین کسانی بود که در سال ۱۳۴۰ به عضویت نهضت آزادی درآمد و اولین قدمهایش را برای انقلاب علیه رژیم گذشته برداشت. بر اثر پیشداوریها و کمبود امکانات، مهندس سحابی شناختهنشده باقی ماند تا از دنیا رفت. شناساندن روحیات و تجربیات وی به نسل جوان و نسلهای آینده بسیار مفید خواهد بود».
ببینید: «نگران ایرانم»؛ گزارشی از زندگی سیاسی عزت الله سحابی
7CR کانال بازنشر خبری هفت (سیاسی – اجتماعی – اقتصادی – تکنولوژی و …)
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0